شیرکلا وطن من

شیرکلا روستایی در دل طبیعت سرسبز و شالیزارهای مازندرانwww.shirkola.ir

شیرکلا وطن من

شیرکلا روستایی در دل طبیعت سرسبز و شالیزارهای مازندرانwww.shirkola.ir

فرق انسان برنده و انسان بازنده

برندگان و بازندگان!

برنده، بیش از بازنده کار انجام می دهد، و در انتها باز هم وقت دارد.
بازنده، همیشه «آنقدر گرفتار» است که نمی تواند به کارهای ضروری بپردازد.

وقتی برنده ای مرتکب اشتباه می شود، می گوید «اشتباه کردم»وقتی بازنده ای مرتکب اشتباه می شود، می گوید «تقصیر من نبود»

برنده، می داند به خاطر چه چیزی پیکارکند، و بر سر چه چیزی توافق و سازش نماید.بازنده، آن جا که نباید سازش می کند، و به خاطر چیزی که ارزش ندارد، مبارزه می کند

لطفا بقیه رو در ادامه مطلب بخوانید

برندگان و بازندگان!

برنده، بیش از بازنده کار انجام می دهد، و در انتها باز هم وقت دارد.
بازنده، همیشه «آنقدر گرفتار» است که نمی تواند به کارهای ضروری بپردازد.

وقتی برنده ای مرتکب اشتباه می شود، می گوید «اشتباه کردم»وقتی بازنده ای مرتکب اشتباه می شود، می گوید «تقصیر من نبود»

برنده، می داند به خاطر چه چیزی پیکارکند، و بر سر چه چیزی توافق و سازش نماید.بازنده، آن جا که نباید سازش می کند، و به خاطر چیزی که ارزش ندارد، مبارزه می کند.

برنده، با جبران اشتباهش تأسف و پشیمانی خود را نشان می دهد.بازنده، می گوید «متأسفم»، اما در آینده اشتباه خود را تکرار می کند.

برنده، گوش می دهد.بازنده، فقط منتظر رسیدن نوبت خود، برای حرف زدن است.

برنده می گوید: «باید راه بهتری هم وجود داشته باشد»بازنده می گوید: «تا بوده همین بوده و تا هست همین است»

برنده، به افراد برتر از خود احترام می گذارد، و سعی می کند تا از آنان چیزی بیاموزد.بازنده، از افراد برتر از خود نفرت داشته، و در پی یافتن نقاط ضعف آنان است.

برنده، گام های متعادلی دارد.بازنده، دو نوع سرعت دارد، یا خیلی تند و یا خیلی کند.

برنده، می داند که گاهی اوقات پیروزی به بهای بسیار گرانی بدست می آید.بازنده، بسیار مشتاق برنده شدن است، در جایی که نه قادر به برنده شدن و نه حفظ آن است.

برنده، مشکلی بزرگ را انتخاب می کند، و آن را به اجزای کوچکتر تفکیک می کند، تا حل آن آسان گردد.بازنده، مشکلات کوچک را آنچنان به هم می آمیزد، که دیگر قابل حل شدن نیستند.

برنده، از اشتباهات خود درس می گیرد.بازنده، از ترس مرتکب شدن اشتباه، یاد گرفته که اقدام به هیچ کاری نکند.

بازنده، شکست های خود را ناشی از تبعیض یا سیاست می داند.برنده، ترجیح می دهد که خود را مسئول شکست هایش بداند، و نه دیگران را.

بازنده، به قضا و قدر اعتقاد دارد.برنده، معتقد است، ما با کارهای درست و اشتباه خود، سرنوشت خویش را تعیین می کنیم.

برنده،سعی‌می‌کند رفتارهای خود را براساس نتایج آنها قضاوت‌کند، ورفتارهای دیگران را، براساس قصدونیت آنها ارزیابی کند.بازنده، رفتارهای خود را بر اساس قصد و نیت خویش و رفتارهای دیگران را بر اساس نتایج آنها ارزیابی می کند.

برنده، پس از بیان نکته اصلی مورد نظرش، لب از سخن فرو می بندد.بازنده، آنقدر به صحبت ادامه می دهد، که نکته اصلی را فراموش می کند.

برنده، حتی زمانی که دیگران وی را به عنوان یک خبره می شناسند، می داند که هنوز خیلی چیزها را نمی داند.بازنده، می خواهد که دیگران او را یک خبره بدانند، و این نکته که « بسیار کم می دانم» را هنوز نیاموخته است.

منتخب از کتاب «برندگان و بازندگان» نوشته «سیدنی جی. هریس

نظرات 2 + ارسال نظر
روناک جووووووون! دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:34 ب.ظ http://www.moonlike.persianblog.ir

ممنون که بهم سر زدی و برام دعا می کنی....
واقعا که حق با توست.... تنها چیزی که کمک می کنه
گذر زمانه....کاش زمان زود تر بگذره!

خانم کوچولو چهارشنبه 9 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:46 ب.ظ http://liiliihozak.persianblog.ir/

اون بازنده اولی که منم:(

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد