شیرکلا وطن من

شیرکلا روستایی در دل طبیعت سرسبز و شالیزارهای مازندرانwww.shirkola.ir

شیرکلا وطن من

شیرکلا روستایی در دل طبیعت سرسبز و شالیزارهای مازندرانwww.shirkola.ir

انتقاد از شورای شیرکلا

این متن  رو تو وبلاگ اختصاصی شیرکلا چند وقت پیش نوشتم

اما بعضی از دوستان تقاضا کردن که تو این وب هم بزارم چون عزیزان بیشتری به این وب مراجعه میکنند

شاید در روز قبل از عید مناسب نباشه گذاشتن این مطلب

ولی خوب واقعیت همینه و نمیشه پنهانش کرد

یه واقعیت تلخ در سال 1392  که برای سرزمین کهن و با اصالت شیرکلا اتفاق افتاد

****************************

چند وقت پیش متاسفانه شورای محترم روستای شیرکلا در اقدامی بسیار غلط در جهت تامین پودجه و یا هر دلیل دیگری که برای مردم روستا تقریبا مجهول و بدون توجیه بود اقدام به تخریب حمام عمومی روستا کرده اند

که باعث شد داد بسیاری از اهالی و مردم روستا  در اومده و دل  خیلی ها را به درد آورد

این مجموعه که در مجموعه آثار باستانی در حال به ثبت رسیدن بود و قدمتی چند صد ساله داشت

می توانست با کمی مرمت و بازسازی به نقطه عطفی در جهت جذب توریست و مسافران به این روستا به شمار آید

متاسفانه شورای روستا در مقابل اعتراض عده ای از اهالی که در همان روز اول شروع تخریب این مجموعه به مخالفت و اعتراض پرداخته بودند ایستادگی کردند و اقدام خود را در جهت منافع روستا و در آمد زایی این روستا اعلام کرده و کار ناپسند خود را توجیه نموده اند و  خود را تام الختیار روستا دانسته و نظرات مردم را به مسخره گرفته اند


اعضای شورا


آیا شما هایی که در آستانه انتخابات دم از مردم داری و مشورت و ریش سفید منشی در روستا می کردید


بهتر نبود قبل از شروع به تخریب این اثر چند صد ساله با مردم روستا  بصورت همگانی مشورت می کر دید

آیا فروش یک قطعه زمین چند صد متری بیشتر از یک آثار باستانی بسیار قدیمی که ریشه در کهن بودن و اصالت روستا داشت می ارزید؟


شورای محترم


شمایی که به اصطلاح نسل روشنفکر و تحصیل کرده هستید

نگهداری و نگهبانی  از اصالت و سوابق کهن وطن خود را در کتابها و تجریبات زندگی خود نیاموخته اید؟


اعضای محترم شورا


واقعا هدفتان از شورا شدن چه بود ؟


اعتلای پیشرفت روستا؟


یا اعتلای هدف های شخصی خودتان؟



حمام قدیمی این روستا می توانست با بازسازی و مرمت به یه آثار تاریخی مهم در منطقه تبدیل شود

و نه تنها  باعث شهرت و اهمیت روستا می شد

بلکه میتوانست منبع درآمدی دائمی برای روستا باشد


اعضای محترم شورا و دهیار محترم


آیا تا به حال به مناطقی مثل کاشان و یا اصفهان و یا شیراز سفر کرده اید؟


البته بعید میدانم

چون اگر رفته بودید و حمام های آن شهر ها که به آثار تاریخی تبدیل شده بود را می دیدید

هیچ وقت به تخریب این اثر قدیمی دست نمی زدید

چون حمامهای این شهر های که در فهرست مکان های دیدنی این شهر ها قرار داردتنها کمی رنگ و روغن شده تر از حمام این روستا بود

و چند تا مترسک در آ ن اضافه تر بود

و مردم با پرداخت هزینه های زیاد به تماشای این مکان ها می روند


لطفا کمی به خودتان بیاید


گرچه خیلیی دیر شده


نظرات 2 + ارسال نظر
amir سه‌شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 04:42 ب.ظ http://khachak.persianblog.ir

slmmmm noori rika men kejurimeee ..♥ mirme bache mahalye se sar bezan be hardo webam
m-best-boy.persianblog.ir
khachak.persianblog.ir

چشم حتما سر زمه

امیر یکشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 12:58 ب.ظ

با سلام و تبریک عید بسیار متاسف شدم از شنیدن این خبر ولی خواب تا بوده تو سرزمین شمال از دست رفتن منابع و میراث گرانبهای نیاکان شما بوده و باهمه این اعتراضها هست من خودم ازاین حمام بازدید کرده ام و از سیستم های ابرسانی داخلش که هنر معماری و مهندسی توش بسیار به چشم می خوره لذت بردم مطمین هستم دوستانی که این دستورات رو میدن کوچکترین شناختی از این مسایل ندارن نگرانی این سفرم به شیر کلا از بین رفتن بخش زیادی از جنگلهای ورودیروستا بود که اشک هر دوستدار طبیعت رو در میاره کاش میشد کمی کمی کمی قدر نعمتهای خدادادی رو می دو نستیم و با جون دل از اونا حفاظت می کردیم و به رونق بیشترشون کمک می کردیم
خانه ام اتش گرفتست اتشی جان سوز
هرطرف میسوزد این اتش پرده ها و نقشها را
تارشان با پود
من به هر سو میروم گریان در لحیب اتش جان سوز
در لحیب اتش جان سوز ۰۰۰۰۰۰۰۰

سلام داداش درسته متاسفانه در شمال هر روز یه خبر بد راجع به ویرانی میشنوی . اگه این روزا از اطراف او حموم رد شده باشی هنوز ثار به ا مونده از او حمم رو می بین و دت آتیش مگیره .
این جنگل دو طرف جاده ورودی شیرکلا هم از دست تبر انسانها جان سالم به در نبرده است قطعا به داخل جنگلهای شیرکلا رفتی و اون درختهای طبیعی و قدیمی رو دیدی زمانی که من نوجوان بودم دو طرف جاده نیز همین درختای قدیمی بود که دستاشون رو از دو طرف جاده به هم گره زده بودن و سایبانی درست کرده بودن دولت اونها رو نابود کرد و بجاشون درخت صنوبر کاشتالنم که صنوبر ها طاقت نیاوردن و یا شاید جیب بعضی ها ....دوباره به قتل عامم درختای دو طرف جاده بر اومدن نمیدونم چی بگمخودم هم واقعا هر روز دارم تاسف میخورم و تاسف بیشتر اینکه کاری از دستمون در جهت حفظ این ارزها بر نمیاد

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد