| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | |||
| 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
| 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
| 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
| 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
می دانم که کامل نیستم
آدمی معمولی ام
چهره ای شگفت انگیز و اندامی زیبا ندارم
کمی لهجه دارم
گاهی اوقات بستنی میخورم و عاشق هله هوله هستم
در بیرون خانه زیاد به خودم نمی رسم و گاهی ظاهرم به هم ریخته هست
منم اشتباه میکنم
گاهی بد اخلاق می شوم و دیوانه بازی در می آورم
گاهی هم حرف های نادرست می زنم
اما
تظاهر به آدمی که نیستم نمی کنم
من همانی هستم که هستم
دوستم داشته باشی یا نه
نمی توانی مرا تغییر دهی
چتر ها را باید بست ،
زیر باران باید رفت .
فکر را ، خاطره را زیر باران باید برد .
با همه مردم شهر ، زیر باران باید رفت .
دوست را ، زیر باران باید دید .
عشق را زیر باران باید جست .
زیر باران باید خوابید .
زیر باران باید بازی کرد .
زیر باران باید چیز نوشت ، نیلوفر کاشت.
دل آدم ...چه گرم می شود گاهی ساده...
به یک دلخوشی کوچک...
به یک احوالپرسی ساده...
به یک دلداری کوتاه ...
به یک "تکان سر"...یعنی...تو را می فهمم... ...
به یک گوش دادن خالی ...بدون داوری!
به یک همراهی شدن کوچک ...
به حتی یک همراهی کردن ممتد آرام ...
به یک پرسش :"روزگارت چگونه است ؟"
به یک دعوت کوچک به صرف یک فنجان چای ! ...
به یک وقت گذاشتن برای تو... ...